پیشنهاد تأسیس مدال
ا. م. شیری ا. م. شیری

بر اساس گزارشهای امروز (۵ شهریور١٣٩٠) خبرگزاریهای «معتبر جهانی» از جمله خبرگزاری امپریالیستی- صهیونیستی یورونیوز، طرابلس، پایتخت لیبی، پس از ورود «انقلابیون لیبی»، به یک شهر مرده، به کشتارگاه بزرگ ساکنان خود تبدیل شده است که فقط صدای انفجارها و شلیکها شنیده می شود. کمبود مواد غذایی، آب آشامیدنی، سوخت و دیگر نیازمندیهای ضروری بشدت احساس می شود. از بیم شیوع بیماری، کشته ها را با لودر به کامیونها بار می کنند و در مزارهای جمعی به خاک می سپارند. شناسایی مقتولین غیرممکن است. ١۵٠ جسد در منطقه مقر قذافی، ١٤٠ جسد در یک زندان و بیش از ٢٠٠ جسد در بیمارستان ابوسلیم کشف شده است. کارکنان بیمارستانها زخمی ها را به امان سرنوشت رها کرده و از بیمارستان فرار کرده اند و ضمن نشان دادن صحنه های تکان دهنده از ویرانیهای بمبارانهای ناتو و انبوه اجساد قتل عام شدگان، تصاویری از «انقلابیون لیبی» را نشان می دهد که کلمه الله اکبر بر زبان و کارد و اسلحه بدست، به چپاول و غارت و کشتار مشغولند. این «رسانه» از هم اکنون ده سال وقت برای بازسازی این کشور تعیین کرد و...
آنچه که امروز غرب* امپریالیستی بر سر کشور لیبی و مردمش آورده، حادثه بدیع و منحصر بفردی نیست. وقتی که بمبهای یک تنی آغشته به اورانیوم رقیق شده به مرکز بغداد شلیک می شدند، چه کسی می تواند ادعا کند که هر کدام از آنها چه تعداد انسان را کشت و تا چند سال اثرات شوم آنها ادامه خواهد داشت.
آری! همه اینها، بزعم امپریالیستهای غرب و مزدوران نمک پرورده آنها، اشاعه «دموکراسی» و «دفاع از حقوق بشر» نام دارد. آن وقت بخت با بشریت یار بود که در جنگ جهانی دوم، فاشیزم بر سوسیالیزم غلبه نیافت و گرنه، امروز غربیها و مزدوران بومی آنها در کشورهای مختلف، به هیتلر لقب ناجی کبیر داده بودند و همه روزه در مقابل مجسمه اش مراسم دعا و نیایش بجای می آوردند، همچنانکه امروزه در پریشتین (کوزوو) و تیرانا (آلبانی) در مقابل مجسمه های برنزی سه متری جرج بوش پسرک بجای می آورند.  
امپریالیستهای تحت فرماندهی صهیونیسم جهانی همانطور که با نسبت دادن دروغین حوادث تروریستی واشینگتن و نیوریورک به تروریستهای «اسلامی» سیا ساخته طالبان و القاعده، افغانستان را اشغال کردند و هنوز ده سال است که فقط مردم این کشور را در شهرها و روستاها، در جاده ها و خیابانها، در مراسم عزا و عروسی بمباران و قتل عام می کنند، همانطور که به بهانه جعلی وجود تسلیحات کشتار جمعی، کشور عراق را اشغال و به کشتارگاهی ویرانه برای مردم آن تبدیل کردند، جنگ استعماری برعلیه لیبی را نیز بر مبنای جعل و دروغ و فضاسازی بواسطه رسانه های مزدور دروغپراکنی، رسانه های جاسوسی- تخریباتی آغاز کردند. بطوریکه قریب شش ماه پیش، قبل از اینکه هیچ حرکت اعتراضی برعلیه رژیم در لیبی حاکم آغاز شود، جنگ مسلحانه مزدوران بفرماندهی نظامیان ناتو بخش شرقی این کشور را در کام خود فرو برده بود. دروغها و جعلیاتی که به فاجعه اشغال لیبی و کشتار مردم آن بواسطه استعمارگران غربی منجر شد، امروز بقدری آشکار شده است که بی نیاز از هر توضیحی می باشد.
باری! هدف این نوشتار تشریح و توضیح فاجعه لیبی یا افغانستان، عراق و دیگر کشورهای ویران شده در جنگهای استعماری حداقل در دو دهه  اخیر و تبعات و پیامدهای ادامه دار آنها نیست. چرا که در این کشورها به این زودیها نه آرامشی بر قرار خواهد شد و نه سازندگی و آبادانی. چون، قرار هم نیست چنین بشود. مردم لیبی، احتمالا بعد از این همچون مردم رومانی، که در اثر احساس عجز و ناتوانی، بامید وقوع معجزه در مقابل تصاویر چائوشسکو دست به دعا می ایستند، در مقابل تصاویر قذافی به آرزوی وقوع یک بلای طبیعی، که امپریالیستهای اروپا و آمریکا را به یکباره در هم بکوبد و ویران سازد، نماز بگذارند. همانطور که در جمهوری های سابق شوروی، زلزله ماه مارس ژاپن را نتیجه یغماگریهای خاموش این امپریالیسم تعبیر می کنند.
منظور از این نوشتار کوتاه، طرح پیشنهاد تأسیس مدالی است که در وسط آن تصویر «اسب تروا» بمثابه سمبل شورای به اصطلاح امنیت سازمان ملل متحد و در چهار طرف آن، چهار کلمه دروغ، بلاهت، بربریت و آدمخواری بعلامت صلیب حک شده باشد. اولین و بزرگترین نماد طلایی این مدال، قبل از همه بخاطر نقش شورای امنیت سازمان ملل متحد در صدور احکام آغاز جنگهای استعماری بر سردر آن آویخته شود و در نوبتهای بعدی، بر سردر مقر دولتهای امپریالیستی، دفاتر مرکزی رسانه های جاسوسی- دروغپردازی و در نهایت به سینه هر تک تک مدافعان و مبلغان ارزشهای «غربی»، دموکراسی و حقوق بشر امپریالیستی، از جمله اپوزیسیون مزدور ایرانی نصب شود، که برای تبدیل ایران به یوگسلاوی، افغانستان، عراق، لیبی، سومالی، ساحل عاج و... سر از پا نمی شناسند، تا با همین مدال در سینه، در دادگاههای خلقی که مردم ایران بزودی تشکیل خواهد داد، به جرایم خود پاسخ دهند.
در پایان، چون قرار است استعمارگران غربی دموکراسی و حقوق بشر اجرائی خود در لیبی و دیگر کشورها را بزودی به سوریه و پس از آن، به ایران* هم «هدیه» کنند، اولا- از همه موافقان این پیشنهاد و یا ارائه دهندگان پیشنهادهای مشابه تقاضا می شود، آن را نه بعنوان یک عقده خالی کردن و یا طنز گزنده، بلکه بمثابه یک پیشنهاد جدی تلقی نمایند. ثانیا- بمنظور جلب موافقت عموم، این طرح اولیه و یا پیشنهادهای کاملتر خود را به هر زبانی که می توانند، ترجمه و به اطلاع مردم تحت ستم جهان برسانند. من، علاوه بر زبان این نوشتار، آن را به زبانهای روسی، کردی، ترکی آذری و عثمانی نیز ترجمه و منتشر خواهم کرد.
۵ شهریور ١٣٩٠
پی نوشت
*- در این نوشتار، کلمه غرب، بمفهوم ایدولوژیک آن بکار رفته است نه جغرافیایی.

August 28th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی